سیر تحول اندیشه مدیریت

http://s9.picofile.com/file/8295094234/%D8%B1%D8%A8%D9%81%DB%8C%D8%AB%D8%B3%D8%B3%DB%8C%D8%A8%D9%84.PNG




از زمانی که بشر به زندگی اجتماعی روی آورد، برای رفع نیازهای خود همواره در کارهای دسته جمعی و گروهی نیاز به هماهنگی، رهبری و دربسیاری موارد برنامه ریزی و سازماندهی پیدا کرد. در هر زمینه ای که برای تحقق اهداف دسته جمعی نیاز به همکاری پیدا می شد، رهبری باید گروه را در جهت هدف هدایت می کرد. البته نحوه انتخاب رهبر در جوامع مختلف متفاوت بوده است، ولی واقعیت این است که بدون وجود اندیشه مدیریت از بدو زندگی اجتماعی انسانها، یا از بدو تاریخ، عمل مدیریت وجود داشته است. لوحهای گلی بازمانده از سومریها، که قدمتی 5000 ساله دارد، نشان می دهد که آنان موجودیهای انبارهای خود را در آنها یادداشت و آنها را در معابد نگاهداری می کرده اند. شاید این لوحها اولین آثار مدون عمل مدیریت در تاریخ باشد. بررسی تاریخ ملل باستانی مانند مصر، چین، ایران ، روم و یونان نشان می دهد که بدون وجود سیستم منظمی از اعمال سازمان یافته و نظامدار و بدون مدیریتی دقیق امکان اداره امپراطوریهای عظیم در این سرزمینها، اجرای سیستمهای آبیاری و کشاورزی منظم برای آبادانی سرزمینهای آنها، تدارک و آماده سازی ارتشهای عظیم و توفیق آنها در جنگهای طولانی و بزرگ، ساختن آثار معماری بسیار عظیم و دقیق و زیبا، اجرای نظامهای کنترل و نظارت در سرزمینهای بسیار وسیع، اجرای سیستمهای ارتباطی دقیق و سریع و پیاده کردن شیوه های دقیق برای تجارت بین الملل و بسیاری امور دیگر امکان پذیر نبوده است. دانش علمی مدیریت در این دوران از نسلی به نسل دیگر منتقل و یا به طور تجربی آموخته می شد. در قرون وسطی (سالهای بین 476-1450) با رشد نظامهای فئودالی سازمانهای غیرمتمرکز حکومتی به وجود آمد اما فقط در قلمرو کلیسا شالوده سازمانهای بزرگ، منظم و کاملی پایه ریزی شد و بعد از این دوره تاریخ مدیریت به اداره ارتشهای بزرگ و خدمات اجباری نظام در دنیای مغرب زمین بستگی پیدا می کند. با از بین رفتن نظامهای فئودالی و پیدایش انقلاب صنعتی در اواخر قرن هیجدهم، عقلایی کردن مدیریت ضرورت یافت. انقلاب صنعتی که از انگلستان آغاز شد به سرعت به دیگر کشورهای اروپا اشاعه یافت و نیاز به ایجاد سازمانهای عمومی، بازرگانی و صنعتی وسیع تر به منظور تحقق بخشیدن به هدفهای سیاسی ‌، اقتصادی و اجتماعی کشورها بیش از پیش محسوس شد. یکی از ثمرات انقلاب صنعتی استفاده از ماشین به جای نیروی کارگر و ماشینی کردن تولید بود که باعث شد زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جوامع صنعتی اروپا و آمریکا دگرگون شود، شهرنشینی گسترش یابد و جوامع صنعتی به دلیل تولید انبوه به دنبال بازارهای جدید مصرف باشند و به سبب تشکیل سازمانهای بزرگ و نیاز به سرمایه های کلان، سازمانها مالکان متعدد بیابند، مدیریت از مالکیت منفک و در نتیجه برای دستیابی سازمانها به بازدهی و کارآیی بیشتر، تخصص مدیریت و ضرورت تفکر علمی در مدیریت مطرح شود. نظریه های کلاسیک قدیمی ترین نظریه مدیریت، نظریه سنتی (کلاسیک) است. این نظریه به سه شاخه اصلی مدیریت علمی، مدیریت اداری و مدیریت بوروکراتیک تقسیم می شود. این شاخه ها در دوره زمانی معینی (1900-1950) و توسط سه گروه جدا از هم که به ترتیب اهل آمریکا، فرانسه و آلمان بودند پدید آمده و گسترش یافته است. نظریه مدیریت علمی یکی از نگرشهای اولیه در بررسی مدیریت، مدیریت علمی بود. افراد مختلف، از جمله فرانک و لیلیان گیلبرت،‌ هنری گانت، و هارینگتون امرسون در شکل گیری آن سهیم بودند در حالیکه نام فردریک تیلور بیشتر با این مکتب مرتبط شده است[ - Frank and Lilian Gilbreths, Henry Gentt, Harrington Emerson, Fredrik W.Taylor]. تیلور در اوائل زندگی علاقه ای به کارایی و بهره وری پیدا کرد. طبق این روش، مدیر نقش برنامه ریز و هماهنگ کننده را ایفا می کند. اشتیاق وی به استقرار نظام پاره کاری برای انگیزه اقتصادی تمامی کارکنان است. به عبارت دیگر، وی فرض را بر این اصل گذاشت که پاداشهای مالی نخستین وسیله ای است که کارگران را به ارائه بازدهی بیشتر سوق می دهد. مدیریت علمی سریعاً در تفکر بازرگانی رسوخ پیدا کرد و تخصص گرایی و تولید انبوه را تسهیل نمود. تیلور منتقدانی نیز داشت. اتحادیه های کارگری، سر به مخالفت با مدیریت علمی برداشتند زیرا هدف آنرا بدست آوردن بازده بیشتر از کارگران می دانستند. مع الوصف مدیریت علمی شالوده اندیشه مدیریت معاصر را تشکیل داده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.