اَهْلِ کِتاب، اصطلاحى است که بر گروهى از پیروان ادیان معتقد به کتابى آسمانى اطلاق شده است. قدر متیقن این است که یهودیان و مسیحیان از مصادیق این اصطلاح در فرهنگ اسلامى بودهاند.
توضیحی پیرامون اهل کتاب و اُمّیین: ساکنان شبه جزیرة عربستان را در آستانة ظهور اسلام مىتوان به دو گروه عمده تقسیم کرد: اکثریت جمعیت را، چه در شهرها و چه در بادیه مردمى تشکیل مىدادند که دین رایج میان آنان بتپرستى بوده است و عموماً از خواندن و نوشتن نیز بهرهای نداشتهاند. این گروه ادبیات مکتوب نداشته، و در حوزة دین فاقد کتاب و تعالیم مکتوب بودهاند و کتابت آنان عمدتاً منحصر به نوشتههای کوتاه تجاری، یا طلسمات و تعاویذ بوده است. گروه دوم اقلیتى پراکنده در بخشهایى از شبه جزیرة عربستان که بر دین یهود یا مسیحیت بوده، و با کتب دینى، به خصوص تورات و انجیل آشنایى داشتهاند. در میان این گروه عالمانى نیز بودهاند و خواندن و نوشتن و آموزش منظم نزد آنان تا حدودی رواج داشته است.
این دوگانگى فرهنگى در میان دو گروه اکثریت و اقلیت، موجب شده بود تا در اواسط سدة 6م، یعنى در آستانة ظهور اسلام، مردم شبه جزیرة عربستان به دو گروه امیین (بىسوادان) و اهل کتاب تقسیم گردند. با آنکه آثار مکتوب قابل اعتمادی از عصر جاهلیت که نشاندهندة این طبقهبندی اجتماعى باشد، در دست نیست، ولى کاربردهای گوناگون اهل کتاب و امیین در قرآن کریم، آشکارا نشان مىدهد که این تعبیرها و این تقابل، مربوط به مدتها پیش از ظهور اسلام بوده است. این تقسیم که پذیرش برتری فرهنگى اهلکتاب بر امیین را مىنمایاند، با وجود تلخى حقیقتى که در پس آن نهفته بود، از سوی اکثریت بتپرست نیز در عمل پذیرفته شده بود.
نقد مختصر اهلکتاب در قرآن : اهل کتاب نامیدن یهودیان و مسیحیان و گاه تعبیرهایى چون «الذین آتیناهم الکتاب» (آنانکه به ایشان کتاب دادهایم) در قرآن کریم، این معنا را آشکار مىسازد که قرآن کریم آنان را پیرو کتبى مىداند که حقانیت اصل آنها مورد تأیید قرار گرفته است، اما دربارة اینکه اینان، تا چه اندازه به این حقیقت نزدیک بودهاند، باید توجه داشت که آیات قرآنى گاه اهل کتاب را از جهاتى مىستاید و گاه آنان را به سختى نکوهش مىکند.
این برخورد دوگانه در زبان قرآن کریم، نامأنوس نیست و باید چنین برداشت کرد که قرآن کریم اهل کتاب را به عنوان مجموعهای از مردمان با پندار و کرداری ناهمگون ستایش یا نکوهش نمىکند. اهل کتاب ستایش شده، مؤمنانیند که به توحید، معاد و کتاب آسمانى خود ایمانى راسخ دارند، بر عمل صالح پایدارند و فرمان کتاب خود را پیروی مىکنند. در مقابل، اهلکتاب نکوهش شده، کسانى هستند که کتاب آسمانى خود را به دور افکنده، و زمام خرد و اندیشه را به دست هوای نفس سپردهاند و با توجیه کردن و پنهان داشتن آیات خداوند، از پایبندی به مضامین آنها سر باز زدهاند2.1
1- پاکتچی، احمد، دائرة المعارف بزرگ اسلامی فارسی، ج10، برگرفته از سایت www.cgie.org.ir
2- نک: بقره/2/62، 85، 101؛ آلعمران/ 3/23، 110، 113، 199؛ مائده/5/69؛ اعراف/7/170.
حکم ازدواج با اهل کتاب
میان فقها اتفاق نظر است که زن مسلمان نمیتواند به عقد غیر مسلمان درآید. ولی اگر مرد، مسلمان باشد و زن غیر مسلمان کتابی (کتابیه) تکلیف چیست؟
در اینجا فقه شیعه با فقه اهل تسنن اختلاف دارد. اهل تسنن ازدواج یک مرد مسلمان را با یک زن کتابیه جایز میدانند و چون آنها قائل به عقد ازدواج متعه و ازدواج موقت نیستند و فقط ازدواج دائم را قبول دارند قهرا پس آنها ازدواج دائم را جایز میدانند. ولی در شیعه ازدواج دائم با زن کتابیه جایز نیست اما ازدواج موقت با آنها جایز است . این در ابتدا. اما اگر مسأله مسأله ابقاء باشد، یعنی زن و مردی قبل از اینکه مسلمان شوند با یکدیگر ازدواج کردهاند و بعد مرد مسلمان شده و زن کافر مانده یا بر عکس زن مسلمان شده و مرد کافر مانده است. آیه 10 سوره ممتحنه ابتدا حکم آن موردی را بیان میکند، که زن مسلمان میشود و مرد کافر میماند. 1
استدلال به آیه 5 سوره مبارکه مائده
الیوم احل لکم الطیبات وطعام الذین اوتوا الکتاب حل لکم وطعامکم حل لهم والمحصنات من المومنات و المحصنات من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم اذا اتیتموهن اجورهن محصنین غیر مسافحین ولا متخذى اخدان ومن یکفر بالایمان فقد حبط عمله وهو فى الاخرة من الخاسرین.
خداوند ازدواج با زنان پاکدامن از مسلمانان و اهل کتاب سخن مى گوید و مى فرماید : زنان پاک دامن از مسلمانان و از اهل کتاب براى شما حلال هستند و مى توانید با آنها ازدواج کنید به شرط اینکه مهر آنها را بپردازید به شرط اینکه از طریق ازدواج مشروع باشد نه به صورت زناى آشکار ، و نه بصورت دوست پنهانى انتخاب کردن.
در حقیقت این قسمت از آیه نیز محدودیتهائى را که در مورد ازدواج مسلمانان با غیر مسلمانان بوده تقلیل مى دهد و ازدواج آنها را با زنان اهل کتاب با شرائطى تجویز مى نماید . اما اینکه آیا ازدواج با اهل کتاب به هر صورت ، خواه ازدواج دائم باشد یا موقت ، مجاز است و یا منحصرا ازدواج موقت جائز است در میان فقهاى اسلام اختلاف نظر است.
دانشمندان اهل تسنن فرقى میان این دو نوع ازدواج نمى گذارند و معتقدند آیه فوق تعمیم دارد ، ولى در میان فقهاى شیعه جمعى معتقدند که آیه منحصرا ازدواج موقت را بیان مى کند و بعضى از روایات که از ائمه اهل بیت علیهم السلام در این زمینه وارد شده ، این نظر را تایید مى نماید. علاوه بر روایات قرائن دیگری وجود داردکه منظور آیه ازدواج موقت است:
1- برگرفته از مطلبی به نام ازدواج مسلمان و غیر مسلمان در سایت www.tahoor.com |
2- غیر مسافحین و لا متخذی اخدان با ازدواج موقت سازگارتر است چون نکاح دائم هیچ شباهتی به زنا و دوست پنهانی گرفتن ندارد اما در مورد ازدواج موقت، ممکن است برخی افراد نادان و بی خبر آن را با زنا یا انتخاب دوست پنهانی اشنباه بگیرند.
3- این تعابیر عینا در آیه 25 سوره مبارکه نساء آمده است و در آنجا می دانیم که بحث پیرامون نکاح منقطع است.
جمعى دیگر از فقهاء ازدواج با اهل کتاب را مطلقا مجاز مى دانند و قرائن فوق را براى تخصیص آیه کافى نمى بینند و به بعضى از روایات نیز در این زمینه استدلال مى کنند . در مورد طعام اهل کتاب ، هم اجازه داده شده که از طعام آنها خورده شود ( به شرائط) و هم به آنها اطعام شود اما در مورد ازدواج تنها گرفتن زن از آنان تجویز شده ولى زنان مسلمان به هیچوجه مجاز نیستند که با مردان اهل کتاب ازدواج کنند.1
فلسفه تحریم نکاح با اهل کتاب برای زن مسلمان
پیشنهاد ویژه دانلود هزاران تحقیق و مقاله حقوقی