آزادی در رابطه با دیگران

آزادی در رابطه با دیگران:

آزادی در رابطه با دیگران همان گونه از آزادی است که بیشتر مورد توجه فیلسوفان و جامعه شناسان بوده است و تحت عناوینی همچون آزادی عقیده و بیان مطرح شده است. در فرهنگ اسلامی نیز آموزه های گرانقدری در این خصوص وجود دارد. امام (ره) نیز در مواقع گوناگون بر آزادی بیان و عقیده تأکید کرده اند و محدوده های آن را مشخص نموده‌اند[1].

همواره جوامع غیرالهی از مناسبات انسانی تبعیض آمیز رنج برده اند. در جوامع غیرالهی اراده و اختیار برخی از انسان ها به وسیله اراده و اختیار انسان هایی دیگر محدود می شود. در جامعه الهی اسلامی اختیار انسان ها در عرض یکدیگرند. تنها عاملی که می تواند آزادی یک انسان را محدود سازد اراده تکوینی و تشریعی خداوند است. بنابراین محدود شدن حوزه عمل یک انسان توسط انسان دیگر تنها زمانی رخ می دهد که انسان حاکم بر اساس منصبی الهی و در چارچوب شریعت به این محدودسازی مبادرت کند. فرموده امیرالمؤمنین علی علیه السلام «لاتکن عبد غیرک لقد خلقک الله حرا» بیانگر همین حقیقت است. انسان تنها بنده خداست و فقط زمانی مجاز به محدود ساختن خویش است که عمل خود را بیرون از مرزهای تعیین شده از سوی خداوند بداند. پیروی از حکم دیگران بر هیچ انسانی روا نیست مگر آنکه حکم فرد دیگر در طول حکم خداوند باشد. بنابراین انسان در تنظیم روابط خود با دیگران باید نخست به رابطه خود و خداوند نظر کند. قلمرو رواط انسان با دیگران گسترده است، روابط خانوادگی، مقررات اجتماعی و آزادی های سیاسی، تماماً در این نوع از رابطه انسان قابل ارزیابی هستند. در هیچ یک از این عرصه ها انسان در عمل و عکس العمل خود مطلقاً آزاد نیست، زیرا او در خانواده و جامعه خویش تحقق خویشتن را می‌جوید. در نتیجه هر فرد می تواند فقط در جهت ایجاد خانواده، شهر و جامعه ای حرکت کند که از خود او موجودی متقرب به سوی حق می سازد، یعنی موانع صعود او به مقام بندگی را برمی چیند و محیط مناسب برای رشد او پدید می آورد[2].

نکته شایان توجه این است که قرب به خداوند فقط هنگام تحقق جامعه ایده آل عملی نیست، بلکه هرگاه فرد در تحقق جامعه ایده آل به وظیفه خویش عمل کند، انسان متقرب الی الله است و به سوی هدف غایی خویش در حرکت، و این رمز برابری انسان ها از حیث نسبتی است که با کمال انسانی دارند. یعنی هر انسان در هر جامعه و در هر مقطع تاریخی می‌تواند هدف خویش را قب الهی در نظر بگیرد و به میزان تلاشی که با توجه به شرایط محیطی صورت می دهد، به قرب حق نائل آید.

مبارزه و مشارکت سیاسی، مسئولیت پذیری، امر به معروف و نهی از منکر، قوانین احزاب، مدیریت سیاسی،‌ اقتصادی و فرهنگی جامعه و... اگر تماماً در چارچوب چنین نگرشی معنی شوند، تصویری اسلامی از این مضامین به دست خواهد آمد


[1] - صحیفه نور- ج9- ص1876.

[2] - صحیفه نور- ج4- ص259.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.