جرم سیاسی عملی را می گویند که گروهی مسلمان ( که تشکیلاتی قوی و نیرومند بدست آورده اند ، و از فرمان واطاعت ولی امر مسلمین در اثر شبهاتی بی اساس که برای آنان به وجود آمده خارج گردیده اند)با قصد و اختیار انجام دهند خواه آن عمل از راه افساد فی الارض و محاربه و یا از راه جاسوسی برای دولتهای اجنبی و با جنگ مسلحانه با حکومت اسلامی و یا امور دیگر صورت گیرد و مجرمین سیاسی عبارتند از گروهی که دارای صفات مذکوره در این تعریف می باشند .
بنابراین اگر عمل ، گروهی نباشد بلکه فردی و شخصی باشد و یا گروهی باشد اما تشکیلات نیرومندی نداشته باشد آن عمل سیاسی محسوب نمی شود . و اگر مسلح باشند و ایجاد رعب و وحشت در جامعه نمایند محارب بوده و حکم محارب درباره آنان جاری می گردد. و همچنین اگر عمل آنان بر اساس فکر و عقیدهای غلط و شبههای بی اساس باشد بلکه بمنظور بدست گرفتن قدرت و سرکوبی نظام حکومت حقه اسلام باشد عمل آنان نیز جرم سیاسی محسوب نمی شود و چنانکه مسلح باشند با شرایط محاربه ، محارب خواهند بود و اگر در هر صورت مسلح نباشند تعزیرات آنان را تعزیر می کند. بر اساس قانون و اینکه در تعریف قید مسلمان ذکر شده است بخاطر این است که اگر مجرمین مذکور مرتد باشند و یا کافر حزبی بوده باشند طبق احکام خاص مرتدین و کفار دوباره آنان عمل می شود .
و فقها عظام در کتب فقه بطور مشروح دربارة آنان بحث کرده اند بنابراین در جرم سیاسی عقیده به اسلام و مکتب یکی از عناصر تشکیل دهنده جرم سیاسی است و با این ترتیب نمی توان ارتداد را جرم سیاسی است و به این ترتیب نمی توان ارتداد را جرم سیاسی دانست .
تعریف جرم سیاسی از نظر دانشمندان حقوق و مقایسه آن با تعریف جرم سیاسی از نظر اسلام گروهی از حقوقدانان در تعریف جرم سیاسی می گویند:
جرم سیاسی عبارت از جرمی است که علیه تشکیلات و طرز اداره حکومت و یا مباین حقوق ناشیه آن برای افراد ارتکاب می شود.(1) این تعریف از طرف حقوقدانانی است که جرم سیاسی را جرم مادی میدانند.یعنی طرفدار سیستم بیرونی بودن جرم سیاسی هستند .
و دستهای دیگر از حقوقدانان که برای جرم سیاسی جنبه شخصی در نظر می گیرند یعنی قصدو غرض مجرم را از مقدمات جرم سیاسی می دانند در تعریف جرم سیاسی می گویند : جرم سیاسی عبارت است از: «جرمی که به قصد مبارزه علیه تشکیلات و طرز اداره حکومت انجام پذیرد و تفاوت بارزی که در این دو تعریف با تعریفی که ما درباره جرم سیاسی کردیم ، وجود دارد این است که در جرم سیاسی از نظر اسلام عامل مذهب یکی از عوامل اساسی در تحقق جرم سیاسی می باشند بنابراین اگر افرادی بر علیه یک نظام غیر اسلامی قیام کنند قیام آنان یک جرم سیاسی محسوب نمی شود واصولاً باید در حکومتهای علیه این ویژگی از برای جرم سیاسی در نظر گرفته شود مضافاً به اینکه مجرمین سیاسی نیز باید انگیزه مذهبی داشته باشند و این شرط از کلمه (شبه حصلت لهم )( اولشبهه لایعذرون فیها )که کاشف العظاء تعبیر فرموده است استفاده می شود .
و تفاوت دیگری که جرم سیاسی از نظر اسلام با جرم سیاسی از نظر حقوقدانان دارد این است که از نظر اسلام قیام مجرمین باید دسته جمعی بوده قیام کنندگان باید دارای قدرت و نیرو و توان آنچنانی باشند که بتوانند بر علیه نظام قیام کنند اما اگر فردی باشد و یا گروهی باشد ولیکن آن گروه ناتوان و ضعیف باشند عمل آن جرم سیاسی محسوب نمی شود .
پیشنهاد ویژه دانلود هزاران تحقیق و مقاله حقوقی