: معنای لغوی ضرر همان زیان و خسارت است[1] در قوانین ایران تعریفی از ضرر به عمل نیامده ولی با جستجو در این قوانین، مصادیقی از ضرر یافت میشود. بدین جهت از نظر اصطلاحی، حقوقدانان در مقام تعریف ضرر برآمده و برخی ضرر را به تفاوت بین دارایی کنونی زیان دیده و دارایی وی در فرض عدم وقوع فعل زیانبار یا کاهش ارزش یا تلف حقوق و توانائیهای شخص از هر قبلی مانند حق مالکیت و سایر حقوق عینی و مطالبات و حق التألیف و حق اختراع تعریف کردهاند.[2]
ولی به نظر میرسد که تعریف جامعی که از «ضرر» به عمل آمده همان تعریفی است که در آن آمده است«هر جا که نقصی در اموال ایجاد شود یا منفعت مسلمی از دست برود یا به سلامت و حیثیت و عواطف شخصی لطمهای وارد آید می گویند ضرری ببار آمده است. [3]» و به عبارت دیگر ضرر باید ناشی از لطمه به حقوق قانونی شخص باشد بنابراین از دست دادن موقعیتهای غیرقانونی، ضرر محسوب نمیگردد (مادة1 ق. م. م)
همانطور که گفته شده، یکی از ارکان و شرایط تحقق مسوولیت قراردادی ، وجود ضرر میباشد (مواد 515 و 520 ق. آ. د. م) چه، هدف مسوولیت قراردادی جبران اینگونه خسارت وارده به طلبکار است. پس در صورتیکه ضرر به وجود نیامده باشد. خسارتی نیز نمیتوان خواست . زیرا مسوولیت برای کسب نفع و سودجوئی نیست بلکه برای جبران ضرر وارده بر زبان دیده است. بنابراین باید گفت که شخص فقط در صورت ورد ضرر به دیگران که ناشی از تقصیر اوست، مسوولیت دارد.[4] هر چند که در قانون مدنی ما ، بدلیل روشن بودن موضع، از وجود «ضرر» به عنوان یکی از ارکان مسوولیت، سخنی گفته نشده است. ولی با این حال این رکن را می توان از مواد 515 و 520 ق. آ. د. م و نیز مادة 2 و بند 10 م 84 ق. آ. د. م، وجود نفع در دعواست . پس تحمل خسارت توسط متضرر، برای ذینفع بودن وی در طرح دعوی ضروری است. [5] بدین ترتیب باید بر آن بود که، عهد شکنی و نقض قرارداد. در صورتی موجب مسوولیت قرار دادی عهد شکنی میگردد که موجب ورود ضرر به طرف دیگر قرار داده شده باشد.
با وجود این در صورتی که طبق ماده 230 ق. م وجه التزامی برای عهد شکنی در قرار دارد تعیین شده باشد، خواهان برای مطالبه آن نیازی به اثبات خسارت نداشته و همین که عهد شکنی تحقق یابد، وی حق مطالبه مبلغ وجه التزام را دارد.
مبحث دوم) اقسام ضرر: ضرر به اقسامی تقسیم شده و حتی در رابطه با برخی از مصادیق آن، اختلاف نظر وجود دارد که آیا میتوان آنها را ضرر دانست یا خیر. بدین جهت ما جداگانه به بررسی هر یک از اقسام ضرر پرداخته و هر یک از آنها را جداگانه مورد مطالعه قرار می دهیم.
1- ضرر مادی (مالی): ضرر مادی در یک تعریف به «کاستن از دارایی شخص و پیشگیری از فزونی آن[6] تعریف شده است. بنابراین چنانچه اموال شخص از بین رفته یا ارزش اموال یا مالکیت معنوی آن (مانند شهرت و نام تجاری و علامت صنعتی) دچار کاهش ارزش گردد یا منفعت یا حقوق مشروع اشخاص دچار صدمه گردیده و از بین برود، گفته می شود که به وی ضرر مالی وارد شده است.[7]» همچنین در صورتیکه سلامتی و حیات شخص در معرض آسیبی واقع گردد، صرف نظر از خسارت معنوی حاصله که ناشی از احساس درد و تألم خاطر شخص میباشد، و در مبحث مربوط به خسارات معنوی بررسی می گردد. خساراتی مانند از کار افتادگی و کفن و دفن در زمره خسارات مالی محسوب میگردند.
یک) از بین رفتن مال: یکی از مصادیق ضرر مالی. از بین رفتن مال شخص میباشد. « از بین رفتن مال ممکن است به صورت از بین رفتن عین یا منفعت یا حق به منصه ظهور برسد.[8] که با توجه به قواعد مسلم فقهی مانند لاضرر، اتلاف و تسبیب. تردیدی در جبران اینگونه خسارات وجود ندارد. به نظر میرسد با توجه به اینکه خسارات جسمانی نیز موجب کاهش دارایی شخص میگردند از این جهت باید اینگونه خسارات را هم جزء این گروه محسوب کرد.
دو) عدم النفع: مادة5 ق. م. م مصوب 1339 اینگونه ضررها را پیش بینی نموده و فوت شدن منافعی که از انجام تعهد حاصل میگردیده و هم اکنون بر اثر عهد شکنی، طلبکار از آن محروم گردیده . در زمره خسارات قابل مطالبه می داند. اینگونه منافع. «منافعی هستند که طرف قرارداد انتظار بدست آوردن آن را بر مبنای سیر متعارف و طبیعی امور داشته و اکنون از دست داده است.[9]»
با توجه به این تعریف عدم النفع ضرر است، و ممکن است در نتیجه عدم افزایش دارایی مثبت یا عدم کاهش دارایی منفی نیز، تحقق یابد. در اینجا نیز دارایی مثبت زیان دیده افزایش نمییابد و درایی منفی او نیز کاهش نداشته و بدینگونه ضرر تحقق مییابد. لیکن برای ضرر دانستن عدم النفع (که بنای عقلاء و عرف مسلم آنرا ضرر میداند) شرطی وجود دارد و آن این است که مقتضی کامل انتفاع وجود داشته باشد. به عبارت دیگر باید بین عدم النفع محقق و مسلم و عدم النفع محتمل تفاوت قائل گردید. از دست دادن منفعتی که شرایط حصول آن محقق گردیده و باطن قوی محقق الحصول بوده و اگر مانعی بوجود نیاید آن منفعت حتماً تحصیل میگردد. ( عدم النفع محقق) موجب ضمان است. مانند اینکه شخصی وسایل کار دیگری را که در حین کار با آنهاست تلف کند و باعث شود او نتواند دیگر کار کند؛ ولی از دست دادن منافعی که احتمال تحصیل آن در صورتیکه فعل زیانبار بوقوع نمیپیوست وجود داشته در عین حال که احتمال عدم تحصیل آن هم وجود داشته است (منافع محتمل ، ضمانی نخواهد داشت.
2- ضرر معنوی: برخی «ضرر معنوی را لطمهای دانستهاند که به یک حق غیرمالی شخصی وارد میآید، به دیگر سخن زیانی است که به صورت از دست دادن پول توسط متضرر متجلی نمیگردد.[10]» برخی دیگر نیز خسارت معنوی را صدمه به منافع عاطفی و غیر مالی داشتهاند[11] همانند احساس درد جسمی و رنجهای روحی و از بین رفتن حیثیت و آبرو و آزادی انسان.
بنابراین با توجه به مجموع تعاریف به عمل آمده بطور خلاصه می توان گفت، منظور از اینگونه خسارات. (ضرر معنوی) خساراتی است که بر متعلقات غیرمالی انسان نظیر روان، آبرو. حیثیت . اعتبار، شخصیت و عواطف و احساسات و آزادی او وارد میشود. همچنین تجاوز به سایر حقوق معنوی [12] و حتی لطمه به احساسات دوستی، خانوادگی و مذهبی شخص و نیز در دو رنجی که در نتیجه حادثهای دل خراش. برای انسان حاصل می شود ، می تواند مجوز مطالبه خسارت معنوی قرار گیرد.
زیانهای معنوی به دو گروه تقسیم شده است: 1- زیانهای وارده بر حیثیت و شهرت و به طور کلی آنچه که عرفاً دارایی و سرمایه معنوی شخص میباشد. 2- لطمه و خسارتهای وارد به عواطف و ایجاد تألم و تأثیر روحی که شخص ، باز از دست دادن عزیزان خویش، یا ملاحظه در دو رنج آنان میبیند.[13]
در ماده 1 ق . م . م نیز جبران اینگونه ضرر پیش بینی شده است. این ماده ناظر بر ضررهای معنوی دسته اول (دارایی معنوی) است. به نظر برخی [14] بیشتر تردیدها در رابطه با ضررهای معنوی گروه دم است که آیا قابل ارزیابی میباشد یا نه؟
ولی به نظر میرسد که نباید اینگونه ضررها را غیرقابل جبران دانست. زیرا مقداری پول گاه تمام یا بخشی از ضرر معنوی را جبران نموده و بدینوسیله آثار خسارات وارده را کاهش داده یا کلاً از بین می برد. وانگهی منظور از جبران خسارت، رفع همة آثار خسارت نیست، همانگونه که در خسارت مادی نیز، گاه خسارت کاملاً برطرف نمیگردد. بنابراین «هر چند که پول نمیتواند تأثرات روحی و عاطفی را کاملاً زائل نماید ولی لااقل مسکنی برای آلام روحی است.[15]» بدین جهت هدف از دادن خسارت این است که وسیله معادلی را اختیار زیان دیده قرار گرفته و او را خشنود سازد و جایگزین مال از دست رفته شود. در این فرض نیز تأمین خرسندی و رضایت معنوی زیان دیده بوده پول امکانپذیر میباشد.
«امکان بروز خسارت معنوی در ارتباط با مسوولیتهایی قراردادی نیز وجود دارد. بدین جهت گفته شده که هر گاه در تأخیر قطار مسافربری، مسافری نتواند در تشییع جنازة فردی که خیلی به او علاقه مند بوده، شرکت نمایند، حق مطالبه خسارت معنوی از مقصر را دارد.[16] همچنین مدیونی که با انگیزه اذیت یا آزار یا سود جویی ، به هنگام از وفای به عهد خودداری می نماید و در نتیجه تأخیر او در پرداخت بدهی ، طلبکار نیز از پرداخت دیون خویش ناتوان گردد و این امر موجب ورشکستگی و از بین رفتن اعتبار او گردد این گونه ضررهای معنوی که ناشی از عهد شکنی مدیون بوده و نیز ضررهای مالی ناشی از آن قابل مطالبه میباشد.
نهایتاً اینکه، مطالبه توأم خسارات مادی و معنوی امکانپذیر می باشد، مثلاً زنی بر اثر کوتاهی پزشکی دز انجام وظیفه پزشکی خود – که برای جراحی زیبائی پیش او رفته- زیبائی خود را از دست میدهد، میتواند هم خسارت معنوی از دست دادن زیبایی را مطالبه کند و هم خسارات مادیایی که در این راه متحمل شده است.
[1] - علی اکبر، دهخدا، پیشین، واژة ضرر، و نیز، در قانون مدنی نیز این واژهگاه به معنی زیان و گاه به معنی آنچه که برای جبران و ترمیم زیان پرداخت میگردد بکار میرود. حسنعلی ، درودیان، پیشین ص 89..
[2] -عبدالمجید ، امیری قائم مقامی ، پیشین، ص 138.
[3] - ناصر، کاتوزیان، پیشین، ص 142.
[4] - حسنعلی، درودیان، پیشین، همان صفحه.
[5] ناصر، کاتوزیان، پیشین، صص 227 به بعد.
[6] - ناصر، کاتوزیان، پیشین، ص 143.
[7] - همان ، همان صفحه.
[8] - حسنعلی، درودیان، پیشین (جزوة حقوق مدنی (4) ) ص 81.
[9] - ناصر، کاتوزیان، پیشین (قواعد عمومی قراردادها) ص 233.
[10] - حسنعلی، درودیان، پیشین، ص 83.
[11] - ناصر. کاتوزیان، پیشین، ص 144.
[12] - برای مطالعه بیشتر دربارةحقوق معنوی ر ک به دکتر نظافتی، جزوة مالکیت معنوی. تهران: انتشارات دانشکده علوم قضایی، 1384 ، صص 24 به بعد
[13] - ناصر، کاتوزیان، پیش ، ص 144.
[14] - ناصر، کاتوزیان، پیش ، ص 144.
[15] - همان، ص 149.
[16] - حسنعلی، درودیان، پیشین، صص 85 به بعد .
پیشنهاد ویژه دانلود هزاران تحقیق و مقاله حقوقی