مطابق ماده ۱۳۰۱ قانون مدنی، «امضایى که در روى نوشته یا سندى باشد بر ضرر امضا کننده دلیل است» مقنن در این ماده به یکى از مهمترین آثار امضا، یعنى دلیل بودن سند امضا شده به نفع امضا کننده توجهى نداشته است. به طور کلى «نوشته منتسب به اشخاص در صورتى قابل استناد است که امضا شده باشد. امضا نشان تایید اعلامهاى مندرج در سند و پذیرش تعهدهاى ناشى از آن است و پیش از آن نوشته را باید طرحى به حساب آورد که موضوع مطالعه و تدبر است و هنوز تصمیم نهایى درباره آن گرفته نشده است». [۳۰]
اگرچه ایجاد حق و تکلیف به عنوان مهمترین اثر امضا در اکثر اسناد، مورد توجه حقوقدانان قرار نگرفته، با اینحال میتوان از ماده ۶۵ قانون ثبت اسناد و املاک (مصوب ۱۳۱۰ با اصلاحات و الحاقات بعدی) آن را استنباط کرد. به موجب این ماده، «امضاى ثبت سند پس از قرائت آن بهتوسط طرفین معامله یا وکلاى آنها دلیل بر رضایت آنها خواهد بود». از ماده مذکور استنباط میشود که عدم امضاى سند ثبت شده از سوى شخص یا اشخاص ذینفع و یا متعهد، مفهومى جز بیاعتبارى و فقدان هر گونه اثر حقوقى براى آن سند ندارد.
با ثبت سند و طى تشریفات امضا، «سندى که مطابق قوانین به ثبت رسیده رسمى است و تمام محتویات و امضاهاى مندرج در آن معتبر خواهد بود مگر اینکه مجعولیت آن سند اثبات شود» (ماده ۷۰ ق.ث). بنابراین امضا کننده نمیتواند امضاى خود را انکار یا در درستى محتواى سند رسمى تردید کند و فقط میتواند جعلیت یا بیاعتبارى قانونى این دسته از اسناد را اثبات نماید (ماده ۱۲۹۲ ق.م).
تصدیق صحت امضا، در نظام سنتى ثبت اسناد از جمله وظایفى است که بر عهده مسوولین دفاتر نهاده شده (بند ۳ ماده ۴۹ ق.ث) و در قانون دفاتر اسناد رسمى و کانون سردفتران و دفتریاران، دفترى به نام «دفتر گواهى امضا» پیشبینى شده که بنابر ماده ۲۰ قانون اخیر، «دفترى است که منحصراً مخصوص تصدیق امضا ذیل نوشتههاى عادى است و نوشته تصدیق امضا شده با توجه به ماده ۳۷۵ ( قانون) آئین دادرسى مدنى مسلمالصدور شناخته میشود». به نظر میرسد، «دفاتر خدمات صدور گواهى الکترونیکی» مذکور در باب دوم قانون تجارت الکترونیکى (مواد ۳۱ و ۳۲) به این دفاتر شباهت زیادى دارند و تطبیق آنها در گفتارهاى آینده خالى از فایده نخواهد بود.
پیشنهاد ویژه دانلود هزاران تحقیق و مقاله حقوقی
چنانچه گفته شد، ثبت الکترونیکى مفهومى نسبتاً نوظهور به شمار میآید. با توجه به همین امر و عدم اقدام به تاسیس دفاتر ثبت الکترونیکى در کشورمان، براى یافتن مفهوم این عبارت باید به حقوق و رویه کشورهاى پیشگام در این زمینه مراجعه کرد. البته «دفاتر خدمات صدور گواهى الکترونیکی» [۲۴] در ماده ۳۱ و ۳۲ ق.ت.ا پیشبینى شده و میتوان از ملاک آن براى دفاتر ثبت الکترونیکى نیز استفاده نمود. به موجب ماده ۳۱ «دفاتر خدمات صدور گواهى الکترونیکى واحدهایى هستند که براى ارایه خدمات صدور امضاى الکترونیکى در کشور تاسیس میشوند. این خدمات شامل تولید، صدور، ذخیره، ارسال، تایید، ابطال و بهروز نگهدارى گواهیهاى اصالت (امضای) الکترونیکى میباشد».
در ایالات متحده، قانون نمونه دفاتر اسناد رسمی، ماده ۳ را به بحث درمورد «دفاتر ثبت الکترونیکی» اختصاص داده است. این ماده به طور مفصل ـ از بخش ۱۴ تا ۲۳ ـ تمام مفاهیم مربوط به ثبت الکترونیکى را لحاظ نموده و اصول و قواعد حاکم بر این نهاد جدید را تشریح میکند. در مقدمه توجیهى (تفسیر) [۲۵] ماده ۳ تصریح شده که دفاتر ثبت الکترونیکی، نهادهایى جداى از دفاتر اسناد رسمى به شمار نمیآیند و هر سردفترى میتواند با گرفتن مجوز و آموزشهاى لازم به یک «سردفتر الکترونیکی» [۲۶] تبدیل شود. البته دفاتر ثبت اسناد در اقدام به این امر هیچ الزامى ندارند. [۲۷]
در بند ۲ بخش ۱۴ قانون مذکور، دفتر ثبت الکترونیکى چنین تعریف شده است: «دفتر ثبت اسنادى که به حکم مرجع صالح داراى قابلیت انجام امور دفاتر ثبت الکترونیکى مطابق با مقررات مربوط، شناخته میشود». بنابر بخش ۱۵ تنها افرادى صلاحیت افتتاح دفاتر ثبت الکترونیکى را دارند که آموزشهاى لازم را دیده و در امتحان مربوطه پذیرفته شده باشند. [۲۸] اگرچه تفصیل این بحث از موضوع مقاله حاضر خارج است، ولى به اختصار میتوان گفت که در اکثر ایالات آمریکا ثبت الکترونیکى شروع شده و مقرراتى براى نظاممند کردن آن به تصویب رسیده است. براى مثال در ایالتهاى فلوریدا، کُلرادو و یوتا قوانینى در تجویز «ثبت الکترونیکی» تصویب شده که این دفاتر از جمله به گواهى امضاهاى دیجیتالى اقدام میکنند. [۲۹] در آریزونا نیز از سال ۲۰۰۲ ثبت الکترونیکى آغاز شده و قانون خاصى در این مورد تدوین یافته است.
پیشنهاد ویژه دانلود هزاران تحقیق و مقاله حقوقی
در وهله اول باید تفاوت میان امضاى دیجیتالى و الکترونیکى را شناخت: اگرچه به کار بردن هر کدام از این اصطلاحات به جاى دیگرى تعبیر بر مسامحه شده و عرفاً با ایرادى روبرو نیست . [۱۳] از جنبه علمى در تمایز این دو به اختصار میتوان گفت که امضاى دیجیتالى نمودار دادهاى است که به شکل یک واحد داده، الصاق یا با رمزگذارى منتقل میشود و به گیرنده اجازه میدهد تا سرمنشا و اصالت آن را تشخیص دهد. این ساختار منطقى مانع از جعل امضا میشود. امضاى الکترونیکى داراى معناى عامترى است و شامل امضاى دستى اِسکن شده یا اسم شخص که در قسمت انتهایى نامه الکترونیکى قید میگردد، نیز میشود. براى تامین ایمنى و اصالت امضاى الکترونیکى باید از امضاى دیجیتالى به عنوان فناورى رمزگذارى ـ از جمله تابع هَش ـ[۱۴] استفاده کرد .[۱۵]بنابراین دو نکته مهم را در رابطه با امضاى الکترونیکى و دیجیتالى باید ذکر کرد:
یک. اطلاق عبارت «امضاى دیجیتالی» به فرایند فوقالذکر ناشى از مسامحه میباشد؛ زیرا هیچ شباهتى بین این نوع از تایید و «امضا» به مفهوم مصطلح آن وجود ندارد.
دو. امضاى الکترونیکى به شرح فوق و با تعاریفى که در زیر میآید، تنها در صورتى داراى اعتبار است که با فرایند امضاى دیجیتالى همراه باشد. [۱۶] به همین دلیل در عنوان تحقیق حاضر از عبارت «امضاى دیجیتالی» استفاده شده است. لذا در هر جا که امضاى الکترونیکى به کار رود نیز، باید مفهوم آن را بر همین مبنا تحلیل کرد.
تعاریف متعددى از امضاى الکترونیکى ارایه شده که به ذکر برخى از آنها اکتفا میشود. در بند الف ماده ۲ قانون نمونه آنسیترال درباره امضاهاى الکترونیکی[۱۷] که در ۵ ژوئیه ۲۰۰۱ به تصویب رسیده، امضاى الکترونیکى چنین تعریف شده است: «دادهاى در شکل الکترونیکى که به یک دادهپیام[۱۸] ضمیمه، یا جزء همسان، پیوسته و جدا ناپذیرى از آن شده و میتواند براى شناسایى امضا کننده آن دادهپیام و تایید اطلاعات موجود در دادهپیام از سوى امضا کننده به کار گرفته میشود».
در بند ۷ ماده ۱۴ قانون نمونه دفاتر اسناد رسمی[۱۹] ایالات متحده، امضاى الکترونیکى به معنى «هر گونه صدا، علامت یا فرایند الکترونیکى است که به مدرک الکترونیکى با لحاظ شرایط علمى ضمیمه یا با آن همسان شده و این امضا از سوى شخصى که قصد پذیرش مدارک را دارد، زده شده یا به دستور و براى او طراحى شده است». تعریف مذکور، در واقع تکرار مفهومى میباشد که بند ۸ ماده ۲ قانون متحدالشکل معاملات الکترونیکی[۲۰] از امضاى الکترونیکى به دست میدهد.
در بند (ی) ماده ۲ق.ت.ا، امضاى الکترونیکى «عبارت از هر نوع علامت منضم شده یا به نحو منطقى متصل شده به «دادهپیام» است که براى شناسایى امضا کننده «دادهپیام» مورد استفاده قرار میگیرد». بند (ک) ماده ۲ و ماده ۱۰ قانون مذکور نیز شرایطى براى «امضا و سابقه الکترونیکى مطمئن» در نظر گرفته است.
تعاریف ذکر شده از امضاى الکترونیکی، تقریباً مشابهند و از آنها میتوان استنباط کرد که امضاى مذکور باید به گونهاى باشد که بتوان موارد زیر را از طریق آن اثبات نمود:
یک . اِسناد. [۲۱] با امضاى الکترونیکى یک سند، محتواى آن به شخص امضا کننده منتسب میشود و لذا له و علیه او قابل استناد است.
دو . انجام تشریفات. [۲۲] امضاى دیجیتالى یک سند الکترونیکى حاکى از انجام تمام تشریفات مقرر قانونى براى تنظیم آن است.
سه . تصدیق.[۲۳] در صورت استفاده از امضاى دیجیتالى براى تایید محتواى مدارک الکترونیکی، این نوع امضا کارکردى همانند امضا در اسناد کاغذى خواهد داشت.
چهار . داشتن آثار حقوقی. امضاى الکترونیکى داراى تمام آثار حقوقى مقرر براى امضاى سنتى میباشد. چنانچه در ماده ۷ قانون نمونه (۱۹۹۶) و ماده ۳ قانون نمونه (۲۰۰۱)، «اصل اتحاد آثار امضا و مدارک الکترونیکى و سنتی» مورد تاکید قرار گرفته است.
پیشنهاد ویژه دانلود هزاران تحقیق و مقاله حقوقی
پیدایش «فناورى اطلاعات و ارتباطات» [۶]را باید یک انقلاب نامید که منجر به گشایش «باب جدیدى در اقتصاد»[۷] شده است. [۸] تجارت الکترونیکى یکى از مهمترین نتایج این انقلاب و از نمودهاى بارز آن به شمار میآید و مفهوم آن به قدرى پویا، در حال تحول و گسترده میباشد که ارایه تعریفى جامع و مختصر از آن امکانپذیر نیست. چنانچه قانون تجارت الکترونیکى (ق.ت.ا) مصوب ۱۳۸۲ نیز تعریفى در این مورد ارایه نکرده است. با این وجود، برخى از موسسات به ارایه تعریف نسبتاً گویایى در این زمینه پرداختهاند. سازمان تجارت جهانى [۹] در اعلامیه مورخ ۲۵ سپتامبر ۱۹۹۸ تجارت الکترونیکی، آن را چنین تعریف میکند:
«تولید، توزیع، بازاریابی، فروش یا تسلیم کالاها و خدمات از طریق وسایل الکترونیکی» (گزارش سازمان تجارت جهانی،). این سازمان گسترش تجارت الکترونیکى را نوید بخش هزینه پایین معاملاتى و تولیدی، تسهیل انعقاد قراردادها و تشدید رقابت دانسته که بهنوبه خود، منجر به کاهش قیمتها، افزایش کیفیت و تنوع تولیدات و نهایتاً منجر به پیشرفت و رفاه بیشتر خواهد شد. [۱۰]
کمیسیون حقوق تجارت بینالملل سازمان ملل متحد (آنسیترال) [۱۱] در تفسیر ماده ۱ قانون نمونه (۱۹۹۶) [۱۲] و در تشریح واژه «تجاری»، این اصطلاح را شامل معاملات راجع به تهیه، مبادله و توزیع کالا، نمایندگى تجاری، حقالعمل کاری، اجاره، بهرهبردارى از معادن، مشاوره، مهندسی، صدور پروانه، سرمایهگذاری، امور مالی، بانکی، بیمه، موافقتنامههاى استخراج یا واگذارى منابع، قراردادهاى مشارکت و سایر مشارکتهاى صنعتى و تجارى و حل و نقل کالا یا مسافر از طریق هوا، دریا، راهآهن و جاده دانسته است.
بنابراین، هر عمل حقوقى که به نوعى در انجام آن از وسایل الکترونیکى ارتباط استفاده شود را باید «معامله الکترونیکی» و توسعه و استقرار این روند را منجر به «تجارت الکترونیکی» دانست. وقتى به حجم معاملات مذکور توجه نماییم، اهمیت ایمنى فضاى مجازى و لزوم معرفى فناورى امضاى دیجیتالى و ثبت الکترونیکى مطمئن بیشتر آشکار میگردد.
پیشنهاد ویژه دانلود هزاران تحقیق و مقاله حقوقی
ثبت اسناد و املاک کشور و توسعه قضایی
ستیفای حقوق مردم، برقراری و تحکیم عدالت و جلوگیری از وقوع ظلم و ستم از جمله مقولات اساسی در هر جامعه انسانی است که در صورت تحقق کامل آنها بسیاری از مشکلات و موانع موجود بر سر راه توسعه و پیشرفت جوامع برطرف میشود. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصول فراوانی به نحوه کار دستگاه قضایی و نیز ضرورت نفی ظلم و ستم و اعاده حقوق مظلوم اشاره دارند که از جمله آنها میتوان به اصول 2، 3، 22، 23، 32، 38، 39 و 61 و نیز تمامیاصول مندرج در فصل 11 اشاره کرد.در این اصول قوه قضاییه قوهای مستقل توصیف شده که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسؤول تحقق بخشیدن به عدالت است و عهدهدار وظایف مهمی همچون رسیدگی و صدور حکم در مورد شکایات، حل و فصل دعاوی، رفع خصومتها، احیای حقوق عامه، کشف جرم و مجازات مجرمان و اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم میباشد. سازمان ثبت اسناد و املاک کشور نیز به عنوان یکی از سازمانهای تابعه قوه قضاییه، در زمره نهادهای مهم حاکمیتی است که بر پایه قانونی مدون، ایفای وظایف و مأموریتهای مهم و اساسی را در چارچوب نظام اداری کشور برعهده دارد، بهگونهای که مهمترین هدف حقوق ثبت و این سازمان، تثبیت حقوق مالکیت افراد در جامعه است و همواره میکوشد تا حقوق افراد در تعارض با حقوق دیگران قرار نگیرد؛ چراکه یکی از دغدغههای اصلی انسانها در طول زندگی مدنیشان، بحث تعارض و تداخل و تعرض به مالکیت است. تردیدی وجود ندارد که با ثبت املاک و تثبیت مالکیت، از وقوع بسیاری از منازعات بومی و قومیو نیز معاملات معارض جلوگیری شده و یا به این اختلافات پایان داده میشود و این مهم به سهم خود عامل پدید آمدن امنیت قضایی در جامعه بهشمار میرود. وظایف اصلی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور به طور خلاصه در 4 دسته قابل بررسی است: 1- ثبت املاککه به صدور سند مالکیت و خدمات پس از آن اطلاق میشود. 2- اجرای مفاد اسناد رسمی که درخصوص این اسناد مبادرت به صدور اجراییه و اقدامات پس از آن میگردد.(با توجه به اینکه سند رسمی باید پشتوانه اجرایی داشته باشد، از این رو اسناد رسمی بدون مراجعه صاحبان آنها به محاکم قضایی لازمالاجرا بوده و توسط دفاتر اسناد رسمی تنظیمکننده سند و یا اجرای ثبت، اجراییه صادر و اقدامات لازم صورت میپذیرد.) 3_ ثبت شرکتها و علایم و اختراعات 4_ دفاتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق که همانا یکی از عوامل اصلی تحقق هدف وجودی سازمان ثبت میباشند. حال باید دید سازمان ثبت اسناد و املاک در توسعه قضایی و قضازدایی_ که از برنامههای محوری رئیس قوه قضاییه است_ تا چه میزان تأثیرگذار میباشد و اصولاً نقش و جایگاه آن در برنامههای کلان قوه چیست. بیشک نقش سازمان ثبت در توسعه اقتصادی، رفاه عمومی، عدالت اجتماعی، امنیت ملی، تجارت و بازرگانی، کاهش ارجاعات به محاکم قضایی، قضازدایی، سلامت خانواده و جامعه و رضایتمندی مردم از حکومت غیرقابل انکار است.گستره حضور سازمان ثبت اسناد و املاک بهعنوان یکی از بازوهای اصلی قوه قضاییه در عرصه خدمترسانی به مردم، خود گویای نقش و جایگاه مهم آن در توسعه فراگیر و پایدار کشور است. به عبارتی توسعه ثبتی از مقدمات غیرقابل انکار و لازم توسعه قضایی بهشمار میرود. از جمله اقدامات سازمان ثبت در زمینه حمایت از حقوق شهروندان و قضازدایی و همچنین توسعه قضایی، کاداستر است.اگر به رضایتمندی ارباب رجوع، کاهش ورودی پروندهها به سیستم قضایی و کارآمدی سیستم ثبت اعتقاد داریم، اجرای طرح کاداستر، تنها راه رسیدن به این امور است.کاداستر مهمترین زیرساخت توسعه پایدار، امنیت و عدالت اجتماعی است که سازمان ثبت موظف به اجرای آن میباشد.تا زمانی که طرح کاداستر در کشور به اجرا درنیاید، نابسامانیهایی همچون سوءاستفاده از زمین و شکلگیری مافیای اقتصادی در این بخش وجود خواهد داشت. از سوی دیگر، دفتر اسناد رسمی به عنوان یک مرکز حقوقی و مدنی، رابط حاکمیت و شهروندان است، بهگونهای که مهمترین کار این نهاد، تأمین و تضمین امنیت حقوقی و اقتصادی جامعه میباشد.سردفتر در رأس این نهاد با تنظیم دقیق اسناد نقش بسیار حساسی در جلوگیری از وقوع نزاعهای بیمورد و کاهش شمار پروندهها در محاکم دادگستری دارد.کمک به دستگاه قضایی در تأمین بهداشت حقوقی جامعه، تثبیت مالکیت شهروندان بر اموال و داراییهای خود و وصول برخی درآمدهای دولت از دیگر کارکردهای این نهاد است، و در یک سخن، این دفاتر ظرفیت بالقوهای برای دستگاه قضایی کشور محسوب میشوند.البته در راستای اجرای اصل 156 قانون اساسی، دفاتر اسناد رسمی میتوانند با دارا بودن نگاهی پیشگیرانه، بیش از پیش در تحقق تئوری «توسعه قضایی» نقش خود را ایفا نمایند. اقدامات سازمان ثبت اسناد و املاک کشور درجهت توسعه قضایی به موارد گفته شده محدود نمیشود. علایم تجاری یکی دیگر از شاخصهای توسعه است که سازمان ثبت به عنوان متولی بحث ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی و همچنین یکی از اعضای سازمان جهانی مالکیت فکری و معنوی، نقش بهسزایی در حل مشکلات قضایی در این بعد دارد. از آنجا که سازمان ثبت با حقوق و اموال مردم سروکار دارد، بنابراین چنانچه در قوانین ثبتی یا در سیستمها و روشها نواقصی وجود داشته باشد، بهیقین منشأ تضییع حقوق افراد جامعه و نیز سوءاستفاده اشخاص میگردد.از این رو باید همواره تلاش کرد که در کنار آموزش کارشناسان متخصص و متعهد و نیز تربیت مدیران خلاق و کارآمد _که عامل اصلی توسعه و پیشرفت در هر سازمانی هستند_ به طور جدی در حوزههای مختلف قوانین بازنگری شود و به فرموده مقام معظم رهبری«سعی و تلاش همه افراد در نظام اسلامی، بهویژه مسؤولان نظام باید این باشد که هرچه بیشتر خود را به سیره حکومت حضرت امیرالمؤمنین(ع) نزدیکتر نمایند.»
پیشنهاد ویژه دانلود هزاران تحقیق و مقاله حقوقی