شیوه های حل و فصل منازعات قومی

شیوه های حل و فصل منازعات قومی:

از دیدگاه تاریخی دست کم دو مجموعه از ترتیبات متمایز جهت مرتبط نمودن خرده فرهنگهای متفاوت در زیر چتر یک نظام سیاسی واحد وجود داشته است. الف) شیوه های حذف و یکسان سازی ب) شیوه های مدیریتی تمایزات فرهنگی و قومی.

اتخاذ هر کدام از شیوه های فوق از عوامل متعددی، از قبیل تعداد نفرات (کم و یا زیادی) گروههای قومی، توزیع جغرافیایی این گروهها در قلمرو یک کشور، میزان حمایت خارجی از قومیت ها، پیچیدگی و استحکام فرهنگهای اقلیت، میزان سیاسی شدن گروههای اقلیت تبعیت می کند. بعبارت بهتر نوع فرهنگ سیاسی از یک سو به سوابق تاریخی و داعیه های حکومتی و سرزمین اقلیت های قومی، میزان خود آگاهی، قومی و قدرت و کیفیت نمادها و نهادهای فرهنگی و قهرمانان تاریخی آنها و میزان تواناییها و ظرفیت تطبیق و یا قدرت سرکوب سیستم سیاسی با توجه به ساختارهای داخلی و بین‌المللی آن از سوی دیگر، بستگی دارد.

گیرتز با یک تمرکز مطالعاتی که اغلب بر روی ساختارهای چند قومیتی خاورمیانه صورت گرفته است به پنج گونه و الگوی شکاف فرهنگی (قومی) اشاره می نماید.

1) یک گروه مسلط و یکه تاز و برخی اقلیتهای پر دردسر (مثل اردن)

2) یک گروه مرکزی و چندین گروه دور از مرکز (مثل مراکش و ایران)

3) دو و یا چند گروه تقریباً متوازن و حریف (نظیر شبعیان و نیسها در عراق، مسیحیان و مسلمانان در لبنان)

4- سلسله مراتب نسبی گروهها (این الگو در خاورمیانه مصداقی ندارد)

5) ائتلاف چندین گروه ذره ای (که این الگو هم در خاورمیانه مصداقی ندراد)

غنای فرهنگی و دموکراسی آینده کشورهای چند قومیتی از جمله ایران ایجاب می‌کند که «برادروار» هستی فرهنگی زبانی، دینی و تباری اقوام مختلف از سوی دولتهای متمرکز مورد پذیرش قرار گیرد. پذیرش اصل آزادی فردی نمی تواند جدای از پذیرش اصل آزادی جمعی در مستوره قومی باشد. شیوه های تولیدی متنوع و رنگارنگ قومی فرهنگی ملی را غنی تر و آراسته تر می کند و باغ ملت را به انواع گلها و عطرها می آراید، وحدت بوستان در کثرت گلهاست وگرنه با یک گل بوستان نمی‌شود



کانال تلگرامی حقوقی 

پیشنهاد ویژه دانلود هزاران تحقیق و مقاله حقوقی