ارتباط جرائم علیه بشریت با مخاصمات مسلحانه
عده قلیلی از نمایندگان شرکت کننده در کنفرانس رم شدیداً بر این نظر بودند که جنایات علیه بشریت تها در زمینه مخاصمات مسلحانه میتواند ارتکاب یابد. اما اکثریت بر این باور بودند که چنین محدودیتی باعث می شود که این جنایات واجد عناصر زایدی شود که باعث میشود در قالب جنایات جنگی در آیند. و چنین محدودددیتی به هیچ وجه هماهنگ با توسعه بعد از منشور نورمبرگ هم نیست و هم اکنون به خوبی ثابت شده است که جنایات علیه بشریت هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ می توانند ارتکاب بایند. مسأله وجود رابطه با مخاصمات از آنجا ناشی میشود که م 6 بند 3 منشور نورمبرگ جنایات علیه بشریت را که در صلاحیت محکمه قرار داشت تنها به عنوان اعمالی که در زمان جنگ جهانی دوم ارتکاب یافت مورد خطاب قرار داد نه اینکه آنها را فی حد ذاته جنایت محسوب کند و این ماده جنایات علیه بشریت را انگونه تعریف نموده است: «قتل، ریشه کن ساختن، به بردگی گرفتن ، تبعید و دیگر اقدامات غیرانسانی که پیش از جنگ یا در طول آن بر علیه هر جمعیت غیرنظامی انجام شده است یا آزار و اذیتی که به دلایل سیاسی، نژادی، مذهبی در با هر جرمی که در صلاحیت این دادگاه است صورت گرفته باشد. قطع نظر از اینکه نقض قانون داخلی کشور محل وقوع جرم بوده یا نبوده باشد.
اما این رابطه مستمراً به دنبال تأسیس محاکم اختصاصی برای یوگسلاوی سابق و روآندا رد شد. البته در اساسنامه دادگاه بین المللی برای یوگسلاوی سابق ضرورت ارتباط با مخاصمات مسحانه احساس گردید ولی شعبه پژوهشی دادگاه یوگسلاوی سابق در قضیه (Tadic) چنین اظهار داشت که وجود رابطه میان جنایات علیه بشریت و جنایات علیه صلح با جنایات جنگی مخصوص محکمةنورمبرگ بود و دیگر هیچ توجیه منطقی و حقوقی برای این الزان وجود ندارد. و در رویه محاکم دولتها نیز به هنگام ارتکاب جنایات علیه بشریت چنین چیزی دیده نمیشود.
در زمینه که جنایات علیه صلح و امنیت بشری نه تنها در پیشنویش 1954 که حتی در اسناد متعاقب آن هم دیگر ارتباط با جنگ و مخاصمه نیامده است، نظیر کنوانسیون منع ژنو ساید و آپارتاید. [1]
در ضمن وجود رابطه به این معناست که جنایات شدید و مهم به هنگامیکه خارج از چارچوب مخاصمات ارتکاب مییابد بدون مجازات بماند. اهمیت این جنایات میطلبد که مرتکبین آن صرفنظر از اینکه درچه زمینهای ارتکاب مییابند بدون مجازات نمانند.
یکی از مهمترین ویژگیهای تعریف اساسنامه دیوان کیفری بین المللی این است که هیچج ارجاعی به وجود رابطه با مخاصمات نمیدهد و تأکید میکند که جنایات علیه بشریت می تواند نه تنها در خلال مخاصمات که همچنین در خلال صلح و نزاع داخلی هم ارتکاب یابد. این نتیجهگیری در پاسخ به سطح گستردهای از تجاوزات و بیرحمیهایی که توسط دولتها علیه سکنه غیر نظامی متبوعشان ارتکاب مییافت، و حیاتی بود.