پایین‏تر بودن نقش زن در وضعیت اقتصادى

از دید عده دیگرى از صاحبنظران اسلامى، نصف بودن دیه زن نسبت‏به مرد بدینگونه توجیه شده که اصولا دیه براى جبران خسارت وارده به مجنى‏علیه یا خانواده او است، و از آنجا که مرد نقش بیشتر و موثرترى در زندگى اقتصادى دارد و با از بین رفتن یا صدمه دیدن او لطمه بیشترى به وضع مالى خانواده وارد مى‏آید بخصوص که در نظام حقوق اسلام اداره خانوداه و مسئولیت تامین معیشت‏خانواده با اوست; بنابراین دیه او باید بیشتر باشد. از این دیدگاه دو برابر بودن دیه مرد نسبت‏به زن و نصف بودن دیه زن به معناى پایین‏تر بودن ارزش زن نیست; بلکه از این لحاظ است که تبعات از دست دادن مرد و یا صدمه دیدن او از لحاظ اقتصادى بیشتر از زن است و حال که قرار است این ضایعه به صورت مادى جبران شود، و در واقع تحت عنوان دیه، خسارت داده شود طبعا این تفاوت وضع باید در نظر گرفته شود. از آنجا که حکم شرعى و قانونى با توجه به وضع غالب تعیین مى‏شود و وضع غالب این است که مرد تامین‏کننده هزینه خانواده و داراى نقش موثرتر در وضع اقتصادى و مالى است‏بنابراین خسارت قابل پرداخت‏به او یا خانواده‏اش تحت عنوان دیه، بیشتر از زن تعیین شده است.

امروزه بیشتر صاحبنظران تفاوت دیه زن و مرد را با این دیدگاه توجیه مى‏کنند و آن را منافى با کرامت و ارزش ذاتى زن و همسان بودن ارزش انسانى او با مرد نمى‏دانند. از جمله مرحوم سید محمد رشید رضا صاحب تفسیرالمنار مى‏گوید:

حکمت نصف بودن دیه زن نسبت‏به مرد این است که منفعتى که خانواده با فقدان مرد از دست مى‏دهد. بیشتر از نفعى است که با فقدان زن از دست مى‏دهد بنابراین همانند ارث در اینجا نیز سهم زن نصف شده است.

بر این دیدگاه ها اشکال است، زیرا:

اولا. این توجیهات، همگی استحسان است و استحسان در شیعه مورد قبول نیست ، در ضمن در نصوص دینى، بدان هیچ اشاره اى نشده است.

ثانیاً . تفاوت کارکرد اقتصادى زن و مرد، امرى متغیر است و در جوامع مختلف و فرهنگ هاى گوناگون، شکلى ثابت ندارد. امروزه دیده مى شود که نظام اقتصادى خانواده شکل دیگرى به خود گرفته است. در برخى جوامع، زن ها بسیار بیشتر از مردها یا برابر با آنها در اقتصاد خانواده سهم دارند، مگر در ایران در مناطق روستایى و کشاورزى و نیز منطقه شمال و شالیزارها چنین نیست؟

 

اگر بر اثر تعلیم و تربیت و ارتقاى سطح فکرى و تواناییهاى اجتماعى زنان و ورود آنان به جامعه و عهده‏دار شدن مشاغل گوناگون در سطوح مختلف جامعه و احراز نقش قابل توجه در پیشرفت صنعت و توسعه سیاسى و اقتصادى (چنانکه هم اکنون تا حدود زیادى این وضعیت مشهود است) وضع تغییر کند و زنان نقش موثرى حتى در تامین معیشت‏خانواده داشته باشند، به گونه‏اى که طبق گزارش سال ۱۹۹۵ سازمان ملل، زنان نقش موثرى حتى در تامین معیشت‏خانواده داشته و یک چهارم خانواده‏ها در سراسر جهان به وسیله زنان اداره مى‏شوند و بسیارى از خانواده‏هاى دیگر هم که مرد در آنها حضور دارد به درآمد زن خانواده وابسته‏اند، دیگر مشکل مى‏توان به توجیهات یاد شده براى تفاوت وضع موجود بین زن و مرد در پرداخت دیه تمسک جست.

اصولا دیه حقوقی براى جبران خسارت وارده به مجنى‏علیه یا خانواده او است، و زن یا مرد بودن مجنی علیه موضوعیت ندارد.

نکته: اصولا احکام اسلام به صورت یک بسته به هم پیوسته است که قواعد گوناگون آن بر هم تاثیر دارند. در اسلام مسولیت اقتصادیِ نفقه، جهاد مالی، ضمان عاقله، مهریه و... بر عهده مرد است و زن هیچ الزامی به آن ندارد.

لذا از آنجایی که تغییر موضوعات، مستلزم حکم جدید است، اگر جامعه مدرن را که در آن زنان همپای مردان فعالیت اقتصادی دارند، لحاظ کنیم و از ادله نفقه استفاده کنیم که زن میتواند مسولیت اقتصادی داشته باشد، نفقه زنان دیگر صرفا بر عهده مردان نیست و همچون فرانسه زن و مرد هردو عهده دار نفقه هستند و با اینکار از گردن هیچکدام رفع نکرده و بر گردن هیچیک هم به تنهایی قرار نداده ایم، در نتیجه دیه حقوقی آن دو بالفرض مساوی قلمداد میشود و تشخیص تفاوت با قاضی خواهد بود. (دیه جزایی را اصولا مساوی میدانم)


کانال تلگرامی حقوقی 

پیشنهاد ویژه دانلود هزاران تحقیق و مقاله حقوقی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.